گنجور

 
 
 
ناصرخسرو

هر کس به نسب نیک ندانی و به آلش

بر نسبت او نیست گوا به ز فعالش

زیرا که درختی که مر او را نشناسند

بارش خبر آرد که چه بوده است نهالش

قول تو چه بار است و تو پربار درختی

[...]

صائب تبریزی

شوخی که مرا هست تمنای وصالش

وحشی تر از آهوی رمیده است خیالش

چشم و دل من تشنه حسنی است که از لطف

در آینه و آب نیفتاده مثالش

هر چند که گیرنده بود خون شهیدان

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
بیدل دهلوی

مرغی که پر افشاند به گلزار خیالش

پرواز سپردند به مقراض دو بالش

سرگشتگی ذره ز خورشید عیان است

ای غافل حالم نظری‌ کن به جمالش

در غنچهٔ دل رنگ بهار هوسی هست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
صغیر اصفهانی

خرم دل آنان که به امید وصالش

عمری گذرانند سراسر به خیالش

تا دیده گشایند به خورشید جمالش

پیداست به هرجا رخ خورشید مثالش

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه