ایام عیش بگذشت، شد روزگار پیری
گرد شباب برخاست، از رهگذار پیری
غافل مشو که دارد سیلاب مرگ از پی
برف سفید مویی، بر کوهسار پیری
از ما چه طاعت آید، چون مو سفید گردید؟
این گل نمیزند سر، از شوره زار پیری!
خطی است میکشد چرخ، بر سطر هستی ما
ما را بکف عصا نیست، در روزگار پیری
در بزم زندگانی، بودیم بس مکرر
ما را زمانه پوشید ز آن پنبه دار پیری
اینک رسید راحت، از بند زندگانی
میتازد از دو مویی، ابلق سوار پیری
در زیر ننگ عصیان، کردم سفید مو را
از رنگ زردیم کرد، گل پنبه زار پیری
بر درگه بزرگان، نتوان شدن به این رو
آب عرق برو زن، از چشمه سار پیری
از بس ز بار دوری، چون ماه نو خمیدیم
باشد جوانی ما، هم در شمار پیری
نشناختیم اصلا، سود و زیان خود را
کردیم همچو طفلان، جا در کنار پیری
واعظ بدرگه حق، نتوان شدن باین رو
آب عرق بروزن از چشمه سار پیری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی گذر عمر و پیری میپردازد. شاعر به این نکته اشاره میکند که دوران جوانی سپری شده و اکنون وارد دوره پیری شدهایم. او به مخاطب هشدار میدهد که زودتر از خواب غفلت بیدار شود، زیرا مرگ همیشه در پی ماست. با سفید شدن موها، زوال و پیری در زندگی نمایان میشود، و شاعر از ناتوانی در انجام کارهای خوب در دوران پیری سخن میگوید. او به زندگی گذشته و لذتهای آن اشاره کرده و حالا که به آرامش از بند زندگی رسیده، از سهولتهای گذشته حرف میزند. در پایان، به ناتوانی در درک درست از سود و زیانهای زندگی اشاره میکند و تأکید میکند که نمیتوان به درگاه بزرگان رسید، زیرا بار سنگین پیری و غفلت بر دوش ماست.
هوش مصنوعی: روزهای خوشی به پایان رسید و دوران پیری آغاز شد، دوران جوانی به یاد ما آمد، اما اکنون در مسیر پیری قرار داریم.
هوش مصنوعی: بیتوجه نباش که بعد از برفهای سفید و زیبا، طغیانی از مرگ بر روی کوههای پیری در راه است.
هوش مصنوعی: چه کار از ما ساخته است وقتی که موهایمان سفید شده؟ دیگر این گل در دوران پیری توان شکفتن ندارد.
هوش مصنوعی: چرخ زمان در حال حرکت است و بر زندگی ما تاثیر میگذارد. در این دوران پیری، ما نمیتوانیم به راحتی از قدرت و انرژی جوانی بهرهمند شویم.
هوش مصنوعی: در میهمانی زندگی، بارها و بارها ما را زمانه با لباس پیری پنهان کرد.
هوش مصنوعی: اکنون به آرامش دست یافته است، از رنج زندگی رهایی مییابد. سوار بر اسبی رنگپریده و سفید، به سمت پیری میشتابد.
هوش مصنوعی: زیر بار ننگ گناه، موهای سفیدی پیدا کردم. رنگ زردی که داشتم به خاطر پیری بود و به مانند گلی در دشت پنبه زار، عمرم به سر آمده است.
هوش مصنوعی: نمیتوان در حضور بزرگان به این حالت ظاهر شد، باید از چشمهی زندگی و تجربههای پیران بهرهمند شد.
هوش مصنوعی: به خاطر دوری و بیخبری، مانند ماه نو زوال یافتهایم. جوانیمان هم در واقع به حساب پیری آمده است.
هوش مصنوعی: ما نتوانستهایم سود و زیان خود را بشناسیم و مانند کودکان، در کنار یک پیر به سر میبریم.
هوش مصنوعی: واعظ در جایگاه حق نمیتواند به این دلیل خود را از عرق و رنجی که از چشمهسار پیرسالی به وجود آمده آزاد کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.