اگر لذت شناس درد سازی جان شیرین را
ز نعمتهای الوان می شماری اشک خونین را
لب از دندان کبود و، چهره از درد طلب کاهی
طلا و لاجوردی نیست زین به خانه دین را
گدایان را به تاج پادشاهی سر فرو ناید
چه نسبت آشنایی با سر شوریده بالین را
بهم کی اختلاط شور و شیرین راست می آید؟
به شور عشق، نتوان جمع کردن خواب شیرین را
شدی چون پیر، ازین منزل دگر برکنده باید شد
که از پشت خمت زین میکند مرگ اسب چوبین را
به آشوب جهان هر کس که تن در داد، فارغ شد
ز سیل تندی توسن، چه پروا خانه زین را
گذشتن از بر بدطینتان، بد طینتی آرد
گذار از شوره زاران، شور سازد آب شیرین را
در اقلیم قناعت، زان سبب تنگی نمی باشد
که بیرون کرده ز آنجا، سازگاری رسم و آیین را
برافتاده است واعظ، از جهان رسم سخن فهمی
دلت صحبت چو خواهد،یاد کن یاران پیشین را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترا گرهمچنین شاید بگوی آن سرو سیمین را
بگوی آن سرو سیمین رابگوی آن ماه و پروین را
بگو آن توده گل را بگو آن شاخ نسرین را
بگو آن فخر خوبان را نگار چین و ماچین را
که دل بردی و دعوی کرده ای مرجان شیرین را
[...]
الا ای باد شبگیری بگو آن لعبت چین را
چراغ نسل خاقان را جمال آل تکسین را
که تا دیدم رخ چون ماه و دندان چو پروینت
ز عشق تو نگهبانم همه شب ماه و پروین را
چنانی تو مرا درخور که شیرین بود خسرو را
[...]
دل و جان تا رهند از بند بگشا زلف مشکین را
به پایت میفتد آخر رها کن یک دو مسکین را
ز چندان تیر کز شوخی ز مژگان بر تراشیدی
یکی بر جان من افکن چه خواهی کرد چندین را
سر زلف ترا در چین بدین صورت رخ رنگین
[...]
وفا و مهر پیش آورد و برد از دل بدر کین را
خدا انداخت گویا در دل آن نازنین این را
نمیبیند سرم چون شمع شبها روی بالین را
به چشم دیگران پیوسته بینم خواب شیرین را
کدورت بیشتر آن را که جوهر بیشتر باشد
نمیگیرد غبار زنگ هرگز تیغ چوبین را
نیارد همنشین آنجا خلل در عیش تنهایی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.