ز حیرت تو، کسی گردش از کباب ندیده
به پیش لعل لبت، رنگ در شراب ندیده
دلم ز دوست بجز تندی و عتاب ندیده
بغیر سیل کس این خانه خراب ندیده
ز بیم شحنه خوی تو در دیار محبت
کسی جز از غم هجر تو بیحساب ندیده
ز پای تا بسرت آنچنان پر سا ز خوبی
که سرمه جای در آن چشم نیم خواب ندیده
چه اعتماد بحرفی، که آن ز فکر نخیزد
که زود میگسلد، رشته یی که تاب ندیده
چو نو نیاز به دولت رسید، شور برآرد
چو آب دید، خروشد سفال آب دیده
بغیر آن قد شمشاد، نیست در دل واعظ
چو شانه غیر الف، کس درین کتاب ندیده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.