ز شمع فیض تاریکی است، قانع را سرا روشن
چراغ دولت است از سایه بال هما روشن
اگر خواهد خدا کارت بدست دشمنان سازد
بزور باد میگردد چراغ آسیا روشن
درین پیری که با این چشم باید فکر خود دیدن
ره اندیشه رفتن کن از شمع عصا روشن
چراغ راه احسانت رنگ خجلت حاجت
چو روی مفلسی بیند، شود چشم شما روشن
فسردند آرزوهای جوانی، وقت پیری ها
سه گردید روز شیروان، شد صبح تا روشن
کدورت بیش باشد، عیش و عشرتهای کامل را
بود نقص حنا، باشد اگر رنگ حنا روشن
کدورات جهان بر زشتی آن سایه اندازد
شود دل زین غبارت همچو چشم توتیا روشن
براه انتظارش هر دم آهی میکشد گردن
غباری بر نمی خیزد که گردد چشم ما روشن
اگر از بوی یوسف، دیده یعقوب بینا شد
ز دیدار عزیزان چون نگردد چشم ما روشن؟!
غبار آورد گر چشمم ز پیری، چشم آن دارم
که گردد چشم دل واعظ، مرا زین توتیا روشن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعات مختلفی از جمله نور و روشنایی، پیر شدن، آرزوها و محبت اشاره دارد. شاعر با استفاده از تمثیل شمع و چراغ، روشنایی را به آگاهی و دانایی مرتبط میکند. وی به درک انسانی از حیات و دشواریهای آن اشاره میکند و میگوید که انسانها به رغم کدورتها و ناامیدیها، همچنان به دنبال روشنی و امید هستند. در پایان، شاعر به انتظار و آرزو اشاره میکند و ابراز میدارد که دیدار عزیزان میتواند دل را روشن کند. به طور کلی، شعر تلاشی است برای یافتن نور و امید در ظلمتهای حیات.
هوش مصنوعی: نور و روشنی در زندگی به افرادی میرسد که از کمالات و فضایل بهرهمندند، در حالی که کسانی که قانع و راضی باشند، از نعمتها و خوشبختیها بهرهمند میشوند. در اینجا اشاره به این است که چراغ قدرت و خوشبختی همانند سایه یک پرنده بزرگ، دنیا را روشن میکند.
هوش مصنوعی: اگر خدا بخواهد، کار تو را به دست دشمنانت میسپارد و به زور باد، چراغ آسیاب روشن میشود.
هوش مصنوعی: در این دوران پیرسالی، باید با این چشمان به فکر و اندیشه خود بپردازم. برای روشن کردن مسیر تفکر، از نور شمع عصای خود استفاده کن.
هوش مصنوعی: حسن کار نیک تو مانند نوری است که باعث شرم و خجالت نیازمندی میشود. وقتی که فرد نیازمندی به کمک تو نگاه کند، چشمانت پر از روشنایی و شادی میشود.
هوش مصنوعی: آرزوهای جوانی در پیری به یأس و ناامیدی تبدیل میشوند. روزگار در شهر شیروان شگفتانگیز و روشنی آغاز میشود.
هوش مصنوعی: اگر زندگی پر از مشکلات و ناخوشیها باشد، لذتها و خوشیهای کامل هم نواقصی خواهند داشت؛ همانطور که اگر رنگ حنا روشن باشد، نقصی در آن به وجود میآید.
هوش مصنوعی: اگر انسان به زشتیهای دنیای اطرافش توجه کند، دلش مانند چشم توتیا که در غبار روشن میشود، میتواند از این کدورتها پاک شود و دوباره روشن و امیدوار باقی بماند.
هوش مصنوعی: هر لحظه برای آمدنش حسرت میخوریم، اما غباری از دور نمیرود که چشممان روشن شود و انتظار را پایان دهد.
هوش مصنوعی: چگونه است که چشم ما روشن نمیشود، وقتی که بوی یوسف، چشم یعقوب را بینا کرد؟ این به این معناست که دیدن عزیزان و وجود آنها میتواند چقدر تاثیرگذار باشد.
هوش مصنوعی: چشمم به خاطر پیری غبار آلود شده است، اما من به آن چشم دل امیدوارم که باعث روشنی من خواهد شد. این امید و روشنایی را از توتیا دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر نه نور او بودی نبودی چشم ما روشن
و گر نه او نمودی رو که بنمودی خدا روشن
به ما آئینه ای بخشید و روی او در آن پیدا
به ما نوری عطا فرمود از آن شد چشم ما روشن
سخن از دی و از فردا مگو امروز خود فردا
[...]
زهی از شبنم رخساره ات چشم حیا روشن
چراغ ماه را از شمع رویت پیش پا روشن
اگر من از غبار خاطر خود پرده بردارم
نگردد تا قیامت آب این نه آسیا روشن
نمی یابد مسیح از ناتوانی جسم زارم را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.