گنجور

 
واعظ قزوینی

کند پند ملایم در گرانجانان اثر بهتر

که با گوش گران باشد سخن آهسته تر بهتر

عزیزان خاک پاو، سفلگان تاج سرند اکنون

بنای وضع دوران گر شود زیر و زبر بهتر

نهان بودن بزیر طاق گردون، به ز پیدایی

بسر باشد سپر در زیر تیغ از تاج زر بهتر

امان خواهی، تلاش رتبه اعلای پستی کن

ز چرخ کینه جو چندانکه باشی دورتر بهتر

بمقدار بدی، هرکس مکافات بدی یابد

بود هر چند با ما خصم بد گوهر بتر، بهتر!

مرا شد از نیاز عندلیب و ناز گل روشن

که باشد از دوصد بیت و غزل یک مشت زر بهتر

باین سامان ره دور عدم را چون توان رفتن؟!

بکن ای واعظ بی‌فکر فکر این سفر بهتر!

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode