گر کنی زشت، ز پند من دلریش مرنج
چون ترا فصد ضرورت بود، از نیش مرنج
گر عزیزی بتو بد کرد، مرنجان زو دل
ور برنجد دل از او، زدل خویش مرنج
نیست در قسمت حق، ره کمی و بیشی را
گر کم آید بنظر رزق تو یا بیش مرنج
اهل دل را، زغم دوست، جگرها ریش است
گر تو را در ره او پای شود ریش مرنج
آنچه کرده است، نکرده است جز از جهل ای دوست
از بد واعظ دلخسته درویش مرنج
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.