« ای که با مهر تو آب و گلم آمیخته شد!
شور از آتش داغت به دلم ریخته شد »
ای شهیدی که شدی کشته لب آب روان
تشنه لب خون ز گلویت به زمین ریخته شد
خاک شد تربت و مسجود خلایق گردید
تا که با خاک زمین، خون تو آمیخته شد
درصف ماریه، پهلو چو نهادی بر خاک
به سرما ز غمت خاک آلم، بیخته شد
لشگر کوفه و شام، از پی فرمان یزید
در پی کشتنت از جای برانگیخته شد
رشتهٔ عمر جوانان کمان ابرویت
از ستمکاری اعدای تو بگسیخته شد
ای غریبی که به کوفه، سر دور از بدنت
گه به دروازه گهی بر شجر آویخته شد
آه زینب سوی افلاک برآفروخت علم
خنجر شمر، چو بر قتل تو آهیخته شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.