شاهی که جان سپرد و، ببر مادرش نبود
جز خاک گرم کرب و بلا بسترش نبود
لب تشنه جان سپرد میان دو نهرآب
گویا که آب، مهریهٔ مادرش نبود
در حال احتضار، به هر سو نظر نمود
غیر از سنان و شمر، کسی بر سرش نبود
بر سینه اش که داشت فزون از ستاره زخم
اما چو زخم داغ علی اکبرش نبود
از بس رسیده بود به جسمش سنان و تیر
جای درست در همهٔ پیکرش نبود
پوشیده بود بر تن خود کهنه پیرهن
آن جامه بعد کشته شدن، در برش نبود
احساس بین که او به غمستان کربلا
غیر از غم سکینه غم دیگرش نبود
شمر لعین برید سرش را زتن مگر
خوف از خدا و شرم ز پیغمبرش نبود
آه از دمی که زینب کبری ز کربلا
می رفت سوی شام و، به سر افسرش نبود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره شهادت امام حسین (ع) و شرایط دردناک او در کربلاست. شاعر به توصیف لحظات آخر زندگی امام حسین میپردازد و به تنهایی و غم او اشاره میکند. او در این شرایط، تنها نشانههای دشمنی مانند سنان و شمر را میبیند و جراحتهای زیاد بر تنش را یادآوری میکند. همچنین به لباسهای کهنهاش و درد فراق عزیزانش، بهویژه علی اکبر و سکینه، اشاره دارد. نهایتاً، تاختن شمر بر او و فراق زینب کبری در مسیر شام را به عنوان لحظات تلخ شهادتش یادآور میشود. شعر احساس عمیق فقدان، رنج و تنها گذاشتن امام را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: شاهی که فوت کرد، در کنار مادرش نبود و تنها خاک گرم کربلا زیر او قرار داشت.
هوش مصنوعی: او در حالی که به شدت تشنه بود و میان دو رودخانه قرار داشت، جانش را از دست داد. به نظر میرسد که آب برای او همچون هدیهای از جانب مادرش نبود.
هوش مصنوعی: در لحظات پایانی عمر، هر طرف را نگاه کرد و جز سنان و شمر، هیچکس را بر بالین خود نیافت.
هوش مصنوعی: بر روی سینهاش زخمی وجود داشت که به مراتب بیشتر از ستارهها بود، اما این زخم از زخم داغ علی اکبرش نبود.
هوش مصنوعی: به علت شدت جراحتها و آسیبهایی که به بدنش وارد شده بود، دیگر هیچ قسمتی از پیکرش سالم باقی نمانده بود.
هوش مصنوعی: او بر تن خود کهنهپوشی داشت، اما پس از کشته شدنش، هیچ لباس دیگری بر تنش نبود.
هوش مصنوعی: او در کربلا جز غم سکینه، هیچ غم دیگری نداشت و تنها اندوه او به خاطر دخترش بود.
هوش مصنوعی: شمر بدجنس سرش را از تن جدا کرد، مگر اینکه از خدا ترسی یا از پیامبرش شرمی در دل نداشت.
هوش مصنوعی: ای وای بر لحظهای که زینب کبری از کربلا به سمت شام میرفت و بر سرش افسر و فرماندهای نبود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گریم بر آن غریب که بر تن، سرش نبود
عریان به خاک رفت و، کفن در برش نبود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.