شرط محبت است غم جان نداشتن
در دل غمی به جز غم جانان نداشتن
عاشق کسی بود که بسازد به درد عشق
با درد عشق حاجت درمان نداشتن
جویای وصل راست نشان این که پیش دوست
هرگز شکایت از غم هجران نداشتن
دانی که چیست؟ معنی آسوده زیستن
آمیزشی به مردم نادان نداشتن
کفران نعمت است در این عالم وجود
گردن به زیر طاعت یزدان نداشتن
از همت بلند نشانی ست«ترکی»
چشم طمع به دست لئیمان نداشتن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.