با برگ رخسار گلت ای گلبدن خوارم مکن!
ناز غمت را لایقم سوزان در نارم مکن!
آزرده عشق توام نآزار و زاری را ببین
زاری چو من کم باشدت بسیار آزارم مکن!
سر باختم من با سرت سر را نگیرم از درت
سردار عشق بیسرم سردار سردارم مکن!
طول کمند کاکلت دستم ز دین کوتاه کرد
با خاک پایت ای صنم جز زلف زنارم مکن!
جیب قبا کردم قبا یکباره از پیغام تو
مانند احولطینتان دو دیده را چارم مکن!
آموختم درس غمت پر شد مرا در سینه غم
در سینه من شد غمت در سینه تکرارم مکن!
نورسگلا با عارضت دل دادم و عاری شدم
مانند خال عارضی از بیدلی عارم مکن!
من طغرل زار توام یارم نه اغیار توام
ای یار اگر یار منی در سلک اغیارم مکن!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.