غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ نتابی
گر من از دورت ببینم، شرمگینی، در نقابی
نوبهار باغ هستی چون به رخسارت ننازد؟
یک گلی چون مهر، اما نه چمن را آب و تابی
در مقام نرمخویی، چون شمیمی در گلستان
در لباس تازه رویی، همچو عکس گل درآبی
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ نتابی
گر من از دورت ببینم، شرمگینی، در نقابی
نوبهار باغ هستی چون به رخسارت ننازد؟
یک گلی چون مهر، اما نه چمن را آب و تابی
در مقام نرمخویی، چون شمیمی در گلستان
در لباس تازه رویی، همچو عکس گل درآبی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت افرادی است که در مجلسی با هم ملاقات میکنند. شاعر به توصیف زیبایی دلنشین و خاصی میپردازد که روح و احساسات انسان را تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین به تضاد بین زیبایی ظاهری و درونی اشاره میکند و از حس شرم و لطافت در روابط انسانی سخن میگوید. در نهایت، شاعر با مقایسه زیبایی با گل و بهار، بر اهمیت ظرافت و تازگی در روابط تأکید میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی تو را ببیند، مانند رونپوشی که زیباییاش را پنهان کرده، تو نیز نمیتوانی به او نشان دهی که از فاصله دور، من شاداب و سرزندهام، در حالی که در دل، شرمنده و پنهان هستم.
هوش مصنوعی: بهار تازه و زیبای زندگی چگونه میتواند در برابر چهره تو خود را نشان دهد؟ فقط یک گل مانند تو میدرخشد، اما دیگر چمنها فاقد زیبایی و جلال تو هستند.
هوش مصنوعی: در مقام نرمخویی، مانند نسیمی در باغ گل، با ظاهری تازه و زیبا، همانند تصویر گل در آب نمایان میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خسروا بر تخت شاهی همچو بر چرخ آفتابی
باده خور کز بخت فرخ هرچه میخواهی بیابی
چون ندارد کار عالم هیچ حاصل جز خرابی
ای درنگ عالم از تو، به که در عشرت شتابی
دیر زی ای شاه عالم! در نشاط کامیابی
[...]
آفرینش چیست بحر و پیش او گردون حبابی
ما همه لبتشنگان و مانده بر نقش سرابی
چون مدار کارها هیچ است باز از آن دهان گو
نقش این هستی نماند رخت بر اندر خرابی
آفتاب ار میپرستد هندویی من ابر گیسو
[...]
زلفکا، وه، وه، تو آن مشکین رسن پرچین نقابی
کت جهانی دل گرفتار است در هر پیچ و تابی
گه حوالی جبینت جای و گه پیرامن رخ
هم سمندر وش در آتش، هم حباب آسا بر آبی
گه مصلای رخت مأوا، و گه محراب ابرو
[...]
چون حریم خسرو بطحا ز بیداد زمانه
سوی شام از کربلا بهر اسیری شد روانه
جملگی چون طایر پر بسته بیآشیانه
در یکی منزل مکان کردند هنگام شبانه
بر در دیر نصاری به افغان و اضطرابی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.