بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی
غسل ناکرده، نظر جانب مینا نکنی
به طفیل دگری زیستن از غیرت نیست
گر دهد جان نوت، رو به مسیحا نکنی
می زند هر نفس از موج، دوصدچین به جبین
گر شوی تشنه، گذر جانب دریا نکنی
چون ندزدی نگه از دیدن داغ دل ما؟
تو که از پاکی تن، لاله تماشا نکنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی
سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی
دردمندان بلا زهر هلاهل دارند
قصد این قوم خطا باشد هان تا نکنی
رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم
[...]
تا تو چون شانه دل چاک مهیا نکنی
پنجه در پنجه آن زلف چلیپا نکنی
بر کلاه خرد و هوش اگر می لرزی
به که نظاره آن قامت رعنا نکنی
روزگارت شود از آب گهر شیرین تر
[...]
ای که داری گله از دست فراموشی یار
ادب آن است که در خاطر او جا نکنی
صدف از خانه او قطره آبی نچشید
تکیه بر همت کم کاسه دریا نکنی
ای قدح، قلقل بسیار، کم از عربده نیست
[...]
یک نفس نیست که خون در دل شیدا نکنی
آتش آه مرا بادیه پیما نکنی
می توانی به نگه پاسخ صد مسأله داد
که حوالت به لب لعل شکرخا نکنی
تا ز دل زمزمهٔ یاصنمی می آید
[...]
لطف با دوست نه با خصم مدارا نکنی
خون این هر دو بریزی و مهابا نکنی
عاشقان راست دم و راست رو و جانبازند
قتل این قوم خطا باشد و هان تا نکنی
دل ما خسته و رنجور دو چشمت بیمار
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.