گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
طغرای مشهدی

از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن می کنی

زان پیشتر کآیی برم، سامان رفتن می کنی

ای بت نه ناقوس منی، بهر چه در خلوتسرا

تا می رسد دستم به تو، بنیاد شیون می کنی

از نوبهار آرزو، گلهای اشکم تازه شد

پایی بنه بردیده ام، گر سیر گلشن می کنی

ای دل نخواهی یافتن، از دختر رز بهتری

از صحبت او پا مکش، گر خواهش زن می کنی

طغرا، نفاق دوستان، هرگز نخواهد گشت کم

در پیش ایشان بی سبب، تعریف دشمن می کنی