گنجور

 
طغرای مشهدی

دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل عشق

گریه کردم سالها، گر یک نفس خندان شدم

از کدامین میزبان نالم، که چون مینای می

غیر خون چیزی نخوردم، هر کجا مهمان شدم

پیرو آیینه ام در پیشگیریهای عشق

قبل ازان کافتد نگاهم بر رخش، حیران شدم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode