گنجور

 
طغرای مشهدی

جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری ست

من از بهار چه دیدم، که از خزان بینم

شب نهال قامتش را دلگشا می خواستیم

برگ ریزانی ازان بند قبا می خواستیم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode