ابن یمین » دیوان اشعار » اشعار عربی » شمارهٔ ٧٣ - ایضاً
لقد بعث الرسول لزجرقوم
عن الدنیاه تعریک ولوم
فان لم یترکوها الیوم طوعا
فکیف اذا جمعناهم لیوم

ابن یمین » دیوان اشعار » اشعار عربی » شمارهٔ ٧۴ - ایضاً
آتیک یا مولای بالامس زایرا
فما انت مطلوبی و قد انا خائبا
رجعت و قلبی یعلم الله ضیق
ترکت هناک الروح عنی نائبا

ابن یمین » دیوان اشعار » اشعار عربی » شمارهٔ ٧۵ - قطعه ملمع
فدیتک صاحبی بلغ سلامی
الی غیث الندی غوث الانام
غیاث الدین که از بهر تفاخر
کند مستوفی چرخش غلامی
له فی المعضلات صفاء رای
[...]

ابن یمین » دیوان اشعار » اشعار عربی » شمارهٔ ٧۶ - قطعه
فدت نفسی و ما تهواه مالی
همام العصر ذالهمم العوالی
جهان فضل شمس الدین که دولت
مباد از مجلس عالیت خالی
اذا مامشت الاقلام یموما
[...]

ابن یمین » دیوان اشعار » اشعار عربی » شمارهٔ ٧٧ - ایضاً ملمع
خداوندا به حق ان کرامت
که ما را در ازل کردی گرامی
به نزدیک ملایک نفس ما شد
به تعلیم اسامی از تو سامی
ز ما نا دیده اسحتقاق احسان
[...]

ابن یمین » دیوان اشعار » اشعار عربی » شمارهٔ ٧٨ - ایضاً
أخلائی أنبئکم جمیعا
بان الله فعال لماشا
چو خواهد گشت واقع امر محتوم
چه در غربت چه در مأوی و منشا
مکن شادی گرت گیتی به کامست
[...]

ابن یمین » دیوان اشعار » اشعار عربی » شمارهٔ ٧٩ - قطعه
الا ان فعل المرء فی کل حاله
یدل مدی الدنیا علی حال أصله
فان تک من عرق کریم نجاده
فبا در الی نیل الامانی بوصله
و ان کان من أهل لئیم فلم ترم
[...]
