گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
طبیب اصفهانی

کسی راه غمش را سر نبردست

ازین خونخواره ره جان درنبردست

چه دامست این که یک فرخنده طایر

برون زین دام بال و پر نبردست

بجز من کاورم دین و دلت پیش

کسی کالا بغارتگر نبردست

هلاک همت آن تشنه کامم

که نام چشمه کوثر نبردست

چگویم از گرفتاری به مرغی

که هرگز سر بزیر پر نبردست

کسی از روز ما آگاهیش نیست

که در هجران شبی را سر نبردست

طبیب از عشق با آنکس چگویم

کزین می بهره یک ساغر نبردست