گنجور

 
سوزنی سمرقندی

از امت مسیح نبی راهب از تو به

وز امت کلیم نبی از تو جبر به

گردن سطبر کردی از سیم این و آن

با سیلی و مصادره گردن ستبر به

گوئی که صبر کن صلت من بتو رسد

از صلت تو طمع بریدن ز صبر به

صبر است مدحت تو و شکر هجای من

هجوت همی کنیم که شکر ز صبر به

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سوزنی سمرقندی

ای شمس دین بنام و بنواز تو ابر به

جامه ات کفن نکوتر و جانت به قبر به

از صوت و صورت تو هزاران هزار بار

غرنده ابر بهتر و درنده ببر به

هرچند مؤمنی چو نداری سخاوتی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه