تاج خرقان به بخارا به لب جوی بشیر
خر مغ . . . اد و بترسید ز تاوان دادن
به سمرقند کنون هم خر مغ میطلبد
تا به . . . اید که ز حرفت نتوان استادن
خر خمخانه ز من چون خر بر یخ مانده است
عاجز از رفتن و استادن و از افتادن
گفتم ای خواجه بدین حال مغ اندیش مباش
خر مغ نیست توانی خر ترسا . . . ادن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حال و روز شخصی میپردازد که در وضعیت نامطلوبی قرار دارد، مانند خر که در شرایط سخت است. شاعر از خادم (خواجه) میخواهد که به فکر خود نباشد و نگران نباشد، زیرا آن خر که در حال بدرن یا ایستادن نیست، در واقع خر مغ نیست، بلکه خر ترسا است، که به نوعی به معنای فضیلت و پاکی است. این شعر از تضاد و تنش بین وضعیتها و هویتها صحبت میکند و به نوعی به چالشهای زندگی پرداخته است.
هوش مصنوعی: تاج خرقان به شهر بخارا و کنار جوی آب، نشانی از خوشحالی و شادی است. اما باید مراقب باشید که عواقب و پیامدهای ناپسند کارهایتان را در نظر بگیرید و از عذاب و مجازات آن بترسید.
هوش مصنوعی: هم اکنون در سمرقند، شغل ما فقط این است که به دنبال خر و شراب بگردیم تا به هدفی برسیم که هیچکس توانایی ایستادن در برابر حرفمان را ندارد.
هوش مصنوعی: خر خمخانه به حالتی شبیه خرهایی که بر روی یخ گیر کردهاند، در وضعیت ناتوانی به سر میبرد؛ نه میتواند برود، نه میتواند بایستد و نه میتواند بیفتد. این تصویر نشاندهندهی وضعیتی دشوار و سردرگمی است که فرد در آن قرار دارد.
هوش مصنوعی: به او گفتم: ای آقا، به این وضعیت اندیشه نکن. تو زشتکاری نکردهای، میتوانی بهتر از این باشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.