گنجور

 
صوفی محمد هروی

مرا ز آدم خاکی چو ضم بود میراث

کجاست دامن ساقی کزو رسم به غیاث

در جواب او

مرا ز آدم خاکی چو نان بود میراث

کجاست گرده بریان کزو رسم به غیاث

دو یار همدم و یک مسلقی و بریانی

سعادتی است که ثانی شد این طریق ثلاث

بود چو حادثه ای این گرسنگی مهلک

به نزد مطبخیان بر، پناه از این احداث

دمید صور نهاری، چو اشتهار در دهر

عیان شد این همه اموات دعوت از اجداث

اگر چه در پی نان است روز و شب صوفی

چه باک، از پدر او را رسید این میراث