گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صوفی محمد هروی

چو بیابی به دهر یار خلف

ننهی جام باده را از کف

در جواب او

چون برآید ز دیگ حلوا تف

لوت خواران کشند صف در صف

خرم آن ساعتی که باشم شاد

من و بغرا نهاده کف بر کف

ذوقها یافتم ز صحن برنج

راحت خاطر است یار خلف

هر که بی بی نجست و لوت زدن

می کند در زمانه عمر تلف

بانگ نان تنک ربود غمم

سبب عیش باشد آری دف

دلم از دور گفت با بریان

هست ما را ز تو امید شرف

گفت صوفی سحر به نان و نمک

«ما عرفناک حقه اعرف»