گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ابوسعید ابوالخیر

حمدا لک رب نجنی منک فلاح

شکرا لک فی کل مساء و صباح

من عندک فتح کل باب ربی

افتح لی ابواب فتوح و فتاح

اوحدالدین کرمانی

القلب الی لقایکم یَرتاحُ

یفدی لکم القلوبُ و الارواحُ

حالی لیلاً و انتم مصباح

من یصلحنا فما لنا اصلاحُ

مولانا

یا راهبا انظر الی مصباح

متشعشعا و استغن عن اصباح

انظر الی راح تناهی لطفه

و سبی النهی یا لطف‌ها من راح

فالراح نسخ للعقول بنوره

[...]

ابن یمین

هر زن که ز عشقبازی آری بنکاح

باشد ز فساد عقل ازو چشم صلاح

چون با تو حرام کرد و پنداشت فلاح

با غیر تو آخر آیدش وصل مباح

یغمای جندقی

جدگیر مراین لطیفه بی هزل و مزاح

قصابی نوع بشر ار نیست مباح

سگ زن تراز این خرگله بسیار شنید

چون بر دگری نرفت تکلیف نکاح

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه