گنجور

عطار » اشترنامه » بخش ۲۳ - رسیدن سالک به پردهٔ سیم

 

در گذشت از وی به ساعت برق‌وار

جان خود در راه کرده او نثار

تا به سیم پرده او اندر رسید

ناگهان یک ماه‌روی نغز دید

دید او یک صورتی بس با کمال

[...]

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم

 

چارمین پرده عجایب پرده بود

پرده‌های دیگران گم کرده بود

پرده‌ای در پرده‌ای در پرده‌ای

بی‌صفت دید او عجایب پرده‌ای

در میان پردهٔ خضرا صفت

[...]

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

راه میبرید تا جائی رسید

خود در آنجا گاه ناگه پرده دید

پردهٔ دید او عجب آراسته

پر ز زینت نقش او پیراسته

پردهٔ بد سرخ رنگ و نیلگون

[...]

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۶ - حكایت ابراهیم علیه السلام

 

چونکه ابراهیم در آتش فتاد

در میان آتش او بس خوش فتاد

آتش صورت بمعنی گشت باز

آنگهی بررای دیگر کرد ساز

بود صورت آتشی بس سهمناک

[...]

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم

 

عاقبت آن سالک اندر پردهها

بود و میشد از یقین در پردهها

تا ششم پرده رسید آنگاه او

بعد از آن چون شد دگر آگاه او

دید ناگه پرده سبز و لطیف

[...]

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر

 

راه بین گفتا که ای جان جهان

ای مرا تو آمده عین عیان

چون ندانی واصلی آنجایگاه

هم تویی و نه تویی اینجایگاه

راز تو دریافتم چون گفتهٔ

[...]

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب

 

این بگفت و بعد از آن خاموش شد

وندران عین خودی بیهوش شد

این بگفت آن واصل عرفان شده

بر تمامت سالکان سلطان شده

هرکه را بویی رسد از بیخودی

[...]

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۳۰ - رسیدن سالك با پردۀ هفتم

 

سالک ره کرده چون ره کرد و رفت

همچنان چون برق تازان می برفت

در رسید او پردهٔ هفتم تمام

دید آنجا گه مقام بی مقام

خویشتن بالای اشیا یافت او

[...]

عطار
 

عطار » فتوت نامه

 

الا! ای هوشمند خوب کردار

بگویم با تو رمزی چند ز اسرار

چو دانش داری و هستی خردمند

بیاموز از فتوت نکتهای چند

که تادر راه مردان ره دهندت

[...]

عطار
 
 
۱
۸۳
۸۴
۸۵
sunny dark_mode