گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۶۱

 

هر چند که در شهر به رندی فاشم

وانگشت نمای جملهٔ اوباشم

یا رب تو مرا از درِ خود دور مکن

مگذار که رسوای جهانی باشم

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۶۲

 

ای از کرم تو خلق را امن و امان

در قبضهٔ قدرت تو عاجز دل و جان

ما را تو زهر چه آن نشاید برهان

آنگاه به هر چه آن بباید برسان

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۶۳

 

عمری گشتم شیفته و آواره

نومید شدم زخویشتن یکباره

ای آنک به هیچ چاره محتاج نئی

دریاب کسی را که ندارد چاره

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۶۴

 

ای در طلب تو عاقلان دیوانه

در راه غم تو آشنا بیگانه

چون می نتوان با تو شدن هم خانه

در نور خودم بسوز چون پروانه

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۶۵

 

ای در دو نفس صد گنه از من دیده

وز فضل و کرم پردهٔ من ندریده

وای من بتر از هر چه به عالم بتر است

وای تو به تو از من بتر آمرزیده

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۶۶

 

گشتم به هوس گِرد بد و نیک بسی

حاصل نشد از عمر مرا جز هوسی

تا می ماند زعمر یا رب نفسی

دریاب که جز تو نیست فریادرسی

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۶۷

 

از خلق نه کاهد نه فزاید کاری

الّا به خدای برنیاید کاری

ای آنک گشانیدهٔ هر کار تویی

تا تو نگشایی نگشاید کاری

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۶۸

 

ای از ره لطف راعی هر رَمه تو

مقصود جهانیان زهر دمدمه تو

جز تو همه هر چه هست تشویش ره است

ما را زهمه باز رهان ای همه تو

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۶۹

 

ای آنک دوای دردمندان دانی

درمان [و] علاج مستمندان دانی

هرچ از دل ریش خویش گویم با تو

ناگفته تو صد هزار چندان دانی

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۷۰

 

ای راهنمای راه خوبان ازل

وای طعمهٔ حضرتت نه علم و نه عمل

بی علم و عمل به حضرتت راهی نیست

وانگه به بر محققان هر دو زَلَل

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۷۱

 

چندانک نگاه می کنم از چپ و راست

می ترسم از آن دمی که آن دم نه سزاست

قول من و فعل من همه عین خطاست

یا رب تو بده که من نمی دانم خواست

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۷۲

 

بی باد تو آب و گل ما هیچ بود

بی عشق تو جان و دل ما هیچ بود

از ذکر تو یک نفس اگر وامانیم

در هر دو جهان حاصل ما هیچ بود

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۷۳

 

ای خدمت تو سعادت و پیروزی

مولای تو بودن سبب بهروزی

از خدمت تو دست ندارم که زتو

هم عمر فزون می شود و هم روزی

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۷۴

 

هر جا[ن] که شنیده است ندای دردت

بر دوش دل افکند ردای دردت

با درد تو دل کیست که درمان طلبد

صد جان عزیزان به فدای دردت

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۷۵

 

آنها که درین جهان زغوغا برهند

از خرسندی و از مدارا برهند

یا رب تو بدانچ هست خرسندی ده

تا ما برهیم و خلق از ما برهند

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۷۶

 

توفیق کسی را که موافق باشد

حالش همه با عشق مطابق باشد

یا رب تو مرا اگر نیم لایق عشق

در کار کسی کن تو که عاشق باشد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۷۷

 

چون معترفم بدانچ سرمستی هست

در حضرتت افلاس و تهیدستی هست

من آنِ توَم، تو را چه باشد؟ هیچی

تو آن منی مرا همه هستی هست

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۷۸

 

بر جان منت دسترسی نیست که نیست

واندر دلم از تو هوسی نیست که نیست

تنها نه منم چنین که در جمله جهان

زین سان که منم از تو کسی نیست که نیست

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۷۹

 

بیچاره دل شکسته چون بستهٔ تست

بی مرهم وصل هر زمان خستهٔ تست

چون می گسلی از آنک پیوستهٔ تست

گر بستهٔ تست دل نه بشکستهٔ تست

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۸۰

 

کس نیست که چون من زتو دل تافته نیست

سررشتهٔ وصل تو کسی بافته نیست

لطف تو مگر دست بگیرد، ورنه

راه تو به پای چون منی یافته نیست

اوحدالدین کرمانی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۸۸
sunny dark_mode