گنجور

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۱۸

 

چنان کس کش اندر طبایع اثر

ز گرمی و تری بود بیشتر

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۱۸

 

چشمی که ترا دیده بود ای دلبر

پس چون نگرد به روی معشوق دگر؟

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۲ - شیر و خرگوش

 

سحاب گویی یاقوت ریخت برمینا

نسیم گویی شنگرف بیخت برزنگار

بخار چشم هوا و بخور روی زمین

ز چشم دایه باغ است و روی بچه خار

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۲ - شیر و خرگوش

 

[بیت در منبع ما نیست]

[بیت در منبع ما نیست]

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۳

 

ذهن تو بیک فکرت ناگاه بداند

وهمی که نهان باشد در پرده اسرار

رای تو بیک نپرت دزدیده ببیند

ظنی که کمین دارد درخاطر غدار

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۳

 

در کار خصم خفته نباشی بهیچ حال

زیرا چراغ دزد بود خواب پاسبان

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۳

 

جایی که چو زن شود همی مرد

آنجا مرداست بوالفضایل

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۵

 

مخالفان تو موارن بدند مار شدند

برآور از سر موران مار گشته دمار

مده زمان شان، زین بیش روزگار مبر

که اژدها شود ار روزگار یابد مار

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۵

 

دست زمانه یاره شاهی نیفگند

دربازوی که آن نکشیده است بار تیغ

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۶

 

کجا تواند دیدن گوزن طلعت شیر

چگونه یارد دیدن تذرو چهره باز

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۶

 

سخن تا نگویی توانیش گفت

و مرگفته را باز نتوان نهفت

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۶

 

چنان از سخن در دلت دار راز

که گر دل بجوید نیابدش باز

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۷

 

بر بسته میان و در زده ناوک

بگشاده عنان و در چده دامن

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۸

 

از عهده عهد اگر برون آید مرد

از هرچه گمان بری فزون آید مرد

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۳۰ - باقی سخنان شنزبه

 

دارو سبب درد شد، اینجا چه امید است

زایل شدن عارضه و صحت بیمار!

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۳۰ - باقی سخنان شنزبه

 

وبال من آمد همه دانش من

چو روباه را موی طاووس را پر

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۳۰ - باقی سخنان شنزبه

 

شد ناف معطر سبب کشتن آهو

شد طبع موافق سبب بستن کفتار

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۳۵ - حکایت باخه و دو بط

 

نیک خواهان دهند پند ولیک

نیک بختان بوند پند پذیر

نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۳۵ - حکایت باخه و دو بط

 

از مرگ حذر کردن دو وقت روا نیست

روزی که قضا باشد و روزی که قضا نیست

نصرالله منشی
 
 
۱
۲
۳
۴
۹
sunny dark_mode