گنجور

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸

 

شاخ شجر دهر غم و مشغله بار است

زیرا که بر این شاخ غم و مشغله بار است

آنک او چو من از مشغله و رنج حذر کرد

با شاخ جهان بیهده شورید نیارست

با شاخ تو ای دهر و به درگاه تو اندر

[...]

ناصرخسرو
 

منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹ - در مدح سلطان مسعود غزنوی

 

ای ترک ترا با دل احرار چه کارست

نه این دل ما غارت ترکان تتارست

از ما بستانی دل و ما را ندهی دل

با ما چه سبب هست ترا، یا چه شمارست

ما را به از این دار و دل ما به از این جوی

[...]

منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱

 

چرخست ولیکن نه درو طالع نحسست

خلدست ولیکن نه درو جوی عقارست

چون ابروی معشوقان با طاق و رواقست

چون روی پریرویان با رنگ و نگارست

بازیگه شمس و قمر و ببر و هزبرست

[...]

منوچهری
 

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۳۸ - بهاریات

 

ساقی! بده آن باده که هنگام بهارست

صحن چمن از سنبل و گل چون رخ یارست

نرگس که بود بر کف او ساغر زرین

چون نرگس مخمور تو در عین خمارست

وقت گل اگر دست دهد یار گل اندام

[...]

حیدر شیرازی
 

کلیم » دیوان اشعار » ترجیعات و ترکیبات » شمارهٔ ۱ - ساقی نامه

 

ساقی خبرت نیست که ایام بهارست

این بیخبری مژده صد بوس و کنارست

در دست خرد چند توان دید عنان را

ساقی بده آن باده که بر عقل سوارست

آن باده که از پرتو آن پنبه و مینا

[...]

کلیم
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲۶

 

ما صافدلان را چه غم از گرد و غبارست؟

زنگار بر آیینه ما جوش بهارست

یک ذره ز سرگشتگی آزار نداریم

بر کشتی ما حلقه گرداب حصارست

چشمی که فروغ از دل بیدار ندارد

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode