×
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۵ - رسیدن نامهٔ لیلی به مجنون
خیریش نه زرد بلکه زر بود
نی بود ولیک نیشکر بود
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱
آن را که ز وصل او خبر بود
هر روز قیامتی دگر بود
چه جای قیامت است کاینجا
این شور از آن عظیمتر بود
زیرا که قیامت قوی را
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۲ - خراب شدن مجنون به اول دور عشق، و از مستی، در پایهاء کو افتادن، و خبر یافتن پدر، وسوی آن بی خبر دویدن، و از آب دیده و باد سینه سلسله در پای مجنون کردن، و زنجیر کشانش پیش مادر آوردن
با این شغبی که در گذر بود
دیوانه ز خویش بی خبر بود
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۲ - خراب شدن مجنون به اول دور عشق، و از مستی، در پایهاء کو افتادن، و خبر یافتن پدر، وسوی آن بی خبر دویدن، و از آب دیده و باد سینه سلسله در پای مجنون کردن، و زنجیر کشانش پیش مادر آوردن
هر جا جگرش به چشم تر بود
کش دل سوی گوشه جگر بود
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۹ - خبر یافتن مجنون دردمند، از بیماری لیلی، و از حلقهٔ سگان بیابان زنجیر گسستن، و به حلقه زدن در لیلی آمدن، و از پیش جنازهٔ لیلی را در حلقهٔ رحیل دیدن، و نثار شاهانه از دیده ریختن، و به موافقت محفه عروس، سوی شبستان لحد، بر عزم خلوت صحیحه روان شدن
او از سر و پنجه بی خبر بود
پنجش به شکنجهٔ دگر بود
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۱ - رفتن مجنون به حج بعد از اجازت خواستن از لیلی
نانش ز فطیر ماه و خور بود
آبش ز تراوش جگر بود
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۰ - میهمان شدن مجنون شخصی را و هم آواز شدن با مرغی که از جفت خود جدا افتاده بود و ناله و فریاد می کرد
خوشه نه که شوشه های زر بود
هر یک سلک عقیق تر بود
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۰ - میهمان شدن مجنون شخصی را و هم آواز شدن با مرغی که از جفت خود جدا افتاده بود و ناله و فریاد می کرد
از عود شجر که بی وتر بود
هر لحظه به پرده دگر بود
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۲ - در بیان حال مجنون که وی از صورت مجاز به معنی حقیقت رسیده بود و از جام صورت شراب معنی چشیده
زین نام دهانش پر شکر بود
لیکن مقصود ازو دگر بود
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در هجو کیدی (یاری) شاعر نما
طفلی به رفاقت پدر بود
کز معنیش اندکی خبر بود
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۱ - وداع حضرت علیاکبر با مادر(ع)
اکبر که تو را مهین پسر بود
گویا ز حسین عزیزتر بود