گنجور

وطواط » ترجیعات » شمارهٔ ۸ - هم در مدح اتسز

 

جانا، بدست مهر تو دادم عنان دل

کردم امیر مهر ترا بر جهان دل

بیچاره دل بکوی عنا اندر اوفتاد

تا رهبر عنای تو بستد عنان دل

خیل فراق تو بره عاشقی درون

[...]

وطواط
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۷

 

پیرانه سر ز دست بدادم عنانِ دل

من پیر و مبتلا به هوایِ جوانِ دل

هر روز چون نَفَس به لب آمد هزار بار

در آرزویِ رویِ دل آرای جانِ دل

بی دل ترست هر که نگه می کنم ز من

[...]

حکیم نزاری
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۸

 

ای آنکه عشق تو دل جانست وجان دل

مهرت نهاده لقمه غم در دهان دل

وصل تو قلب دل طلبد از میان جان

ذکر تو گوش جان شنود از زبان دل

عشقت چو صبح در افق جان کند اثر

[...]

سیف فرغانی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹۹

 

دل صفهٔ صفاست و ما صوفیان دل

دل خلوت خداست و ما ساکنان دل

یار است در میان و منم در کنار جان

یار است در کنار و منم در میان دل

هر کس معانی دل و جان کی بیان کند

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹۹

 

دل صفهٔ صفاست و ما صوفیان دل

دل خلوت خداست و ما ساکنان دل

شاه نعمت‌الله ولی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۸۹

 

آتش الهی آنکه بیفتد میان دل

نابود همچو دود شود دودمان دل

مانند خاندان گل از صرصر خزان

هستی به باد داده شود خانمان دل

احوال دل مپرس که خون ریزد از قلم

[...]

عارف قزوینی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۰ - در مدح مولی‌الموالی حضرت امیرالمؤمنین (ع)

 

تسلیم کن باهل دل از کف عنان دل

تا زین جهان برند ترا در جهان دل

ایمان به فضل اهل دل‌آور که مأمنی

بهرت بنا کنند بدار الامان دل

بینی دو نقطه کون و مکانرا بزیر پای

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode