گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵

 

جایی که بجوش آرد گل بلبل زاری را

شاید که چو ما سوزد حسن تو هزاری را

بشناس حق اشگم کز آب دو چشم من

بشکفت گل خوبی بس لاله عذاری را

از جور تو گر نالم آزرده شوی ناگه

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳۱

 

بر شمع فلک حسنت آن لحظه که ناز آرد

از جلوه گه نازش با خاک نیاز آرد

گر طایر قدسی را بر خال تو چشم افتد

از سیر حقیقت رو در دام مجاز آرد

جانبخش لبی داری کاندم که سخن گوید

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۶

 

گویند که با غیری وین گرچه یقین باشد

میدانم و میگویم شاید نه چنین باشد

در پای تو از بختم امید بود مردن

این غایت امید است گر بخت برین باشد

در کوی غم از مجنون پیشیم و تو پس دانی

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵۴

 

از بسکه می وصلت بیرون رود از دستم

روزیکه ترا بینم تا روز دگر مستم

ای آفت جان و دل دارم ز تو صد منت

کز دردسر مستی از یمن تو وارستم

در عشق سرافرازی بردار توان کردن

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳۸

 

ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان

خوبان همه شاهند و تو شاه همه خوبان

گر پرده برافتد ز جمالت بقیامت

بخشند بروی تو گناه همه خوبان

ساعد بنما کان ید بیضا که تو داری

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۶۹

 

صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلافی

کاین عشق نمی بندد بی آینه صافی

خوش آنکه طبیب من آمد بسر خسته

میداد ز لب شربت میخواند هوالشافی

گتم که تو چون عیسی گر مرده کنی زنده

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - در منقبت امیر المومنین علی (ع) گوید

 

ای جان همه جانها روح القدسی گویا

پنهان ز نظر اما در دیده جان پیدا

در مکه و در یثرب شاهنشه ذو موکب

در مشرق و در مغرب خورشید جهان آرا

عیسی فلک رتبت موسی ملک همت

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۳۷ - سیفی

 

نسیم صبح میخواهم که شاخ گل بجنباند

بسرو قامت ساقی گل صد برگی افشاند

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ اول بنام امیر علیشیر » بخش ۲

 

بود لب شکرین تو شربت کوثر

خد تو لاله نوبر خط تو نیل عذار

از آن قدتو که شد بنده قامت طوبیش

به سرو گو خط آزادگی خویش بیار

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ اول بنام امیر علیشیر » بخش ۲

 

باغست چو خلد اکنون خلد ارنه قصورستش

بادست چو جان گر جان پیوسته حضورستش

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ اول بنام امیر علیشیر » بخش ۳

 

در از سخنت نبود دلجوتر و زیباتر

طوطی بسخن گفتن نبود ز تو دلجوتر

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ سوم در مدح شاه اسماعیل » بخش ۳ - دایره مرکب مدور

 

ساقی چو بهار آمد کو غنچه پنهانیت

تا لاله برافروزد از آتش ریحانیت

اهلی شیرازی
 
 
sunny dark_mode