گنجور

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۸

 

آنجا که ببایی نه پدیدی گویی

آنجا که نبایی از زمین بر رویی

عاشق کنی و مراد عاشق جویی

اینت خوشی و ظریفی و نیکویی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۹

 

آیینه صفت بدست او نیکویی

زین سوی نموده‌ای ولی زان سویی

او دیده ترا که عین هستی تو اوست

زانش تو ندیده‌ای که عکس اویی

ابوسعید ابوالخیر
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۹

 

ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی

دل را ز همه غمان فرو می شویی

ای گل تو عقیق رنگ و مشکین مویی

بر آب روان زیاده استی گویی

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۷۵

 

در پیش گل وصال ما را بویی

وز پس همه ساله عیب ما را جویی

هر چند رخ وفای ما را شویی

کس نشنودا آنچه تو ما را گویی

مسعود سعد سلمان
 

خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹

 

چندان که نگاه می‌کنم هر سویی

در باغ روان است ز کوثر جویی

صحرا چو بهشت است ز کوثر کم گوی

بنشین به بهشت با بهشتی رویی

خیام
 

عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل ثانی - شرطهای سالک در راه خدا

 

ای آنک همیشه در جهان می‌​پویی

این سعی ترا چه سود دارد گویی ؟

چیزی که تو جویان نشان اویی

با تست همی، تو جای دیگر جویی!

عین‌القضات همدانی
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۲

 

با دل گفتم گرد بلا می‌پویی

بنشین که نه مرد عشق آن مه‌رویی

دل گفت ز خواب دیر بیدار شدی

خر جست و رسن برد کنون می‌گویی

انوری
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۸

 

دل گفت مرا که آن بت از دلجویی

دیدی که نکرد با تو جز بدخویی

گفتم که تو در خدمت او خوش هستی

گفت ایمه کدام خوش تو نیز این گویی؟

مجیرالدین بیلقانی
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل سوم » ابیات » بخش ۵

 

آنجا که ببایی پدید نیئی گویی

آنجا که نبایی از زمین بررویی

عاشق کنی و مراد عاشق جویی

اینت خوشی و ظریفی و نیکویی

محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل سوم » ابیات » بخش ۵

 

آنجا که ببایی پدید نیئی گویی

آنجا که نبایی از زمین بررویی

محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل سوم » ابیات » بخش ۵

 

عاشق کنی و مراد عاشق جویی

اینت خوشی و ظریفی و نیکویی

محمد بن منور
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۲

 

از عشق صلیب موی رومی رویی

ابخاز نشین گشتم و گرجی کویی

از بس که بگفتمش که مویی مویی

شد موی زبانم و زبان هر مویی

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴۹

 

سلطانی و طغرای تو نیکو رویی

رویت زده پنج نوبت نیکویی

در خاقانی نظر کن از دل جویی

کو خاک تو و تو آفتاب اویی

خاقانی
 

عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۵۷

 

هر لحظه دهد عشق توام سرشوئی

تا من سر و پای گم کنم چون گوئی

از هر مژهای اگر بریزم جوئی

تا با خویشم از تو نیابم بوئی

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۳۷

 

گاه از غم اودست ز جان میشویی

گه قصهٔ او به دردِ دل میگویی

سرگشته چرا گِردِ جهان میپویی

کار از تو برون نیست کرا میجویی

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و یكم: در كار با حق گذاشتن و همه از او دیدن » شمارهٔ ۳۰

 

تا چند روی بیهده از هر سویی

تا کی گویی گزاف از هر رویی

گر هر دو جهان چو زلف در هم فتدت

حکم ازلی زان بنگردد مویی

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۳۶

 

چون نیست دلم را جز ازو دلجویی

سرگشته شدم گردِ جهان چون گویی

چه غصّه بدین رسد که از ملکِ دو کون

او رادارم وزو ندارم بویی

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۷۷

 

چندان که نگاه میکنم هر سوئی

از سبزه بهشت است و ز کوثر جویی

صحرا چو بهشت شد ز دوزخ کم گوی

بنشین به بهشت با بهشتی رویی

عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها » شمارهٔ ۳

 

گر کعبه کنی خراب از بدخویی

وز آب جفا نقش شریعت شویی

باشد به از آن که همنشین خود را

در پیش ستایی وز پس بدگویی

اوحدالدین کرمانی
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۸۶۴

 

زلف تو چو بروی تو افتد گویی

در شب بچراغ می کنم دلجویی

نی نی که سر زلف تو جای دل ماست

کردی تو بجای دل ما نیکویی

کمال‌الدین اسماعیل
 
 
۱
۲
sunny dark_mode