×
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۰
ما مرد کلیسیا و زناریم
گبری کهنیم و نام برداریم
دریوزه گران شهر گبرانیم
ششپنجزنان کوی خماریم
با جملهٔ مفسدان به تصدیقیم
[...]
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۹۱۵
ما متقیان توبه کاریم
در شوره حبوب توبه کاریم
هر هفته به شیوه ای و شکلی
طوفانی و فتنه ای برآریم
گه حلقه ی کعبه ی مناجات
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۶۳
ما عاشق چشم مست یاریم
آشفتهٔ زلف بیقراریم
سرمست می الست عشقیم
شوریدهٔ چشم پر خماریم
آئینهٔ روشن ضمیریم
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۶۴
دایم به خیال آن نگاریم
کاری به جز این دگر نداریم
صاحبنظریم و نقش رویش
بر دیدهٔ دیده می نگاریم
هر دم که ز نقش خود برآئیم
[...]
شمس مغربی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳
ما مست و خراب چشم یاریم
آشفته زلف آن نگاریم
از روی نگار همچو مویش
سودا زدگان بیقراریم
چون چشم خوشش همیشه مستیم
[...]