گنجور

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۶ - درد عاشق

 

حسن تو شکسته نور مهتاب

خورشید ز تاب توست بی تاب

با قبلهٔ ابروی تو حاشا

کس روی کند به سوی محراب

شب های دراز در فراقت

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۳۶ - ناوک غمزه

 

حوری صنمی، به کیش زرتشت

با ناوک غمزه ای مرا کشت

با ابروی تیزتر ز تیغش

زخمی بزد و به خونم آغشت

از بس که دلیر و جنگ جویی است

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۴۷ - جای دلبر

 

باشد به سرم هوای دلبر

جان چیست کنم فدای دلبر

از چشم، عزیزتر ندارم

در چشم من است جای دلبر

بیگانه ز جمله ماسوی شد

[...]

ترکی شیرازی
 
 
sunny dark_mode