×
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸
این گونه ماه آسمانست
یا روی تو ای بلای جانست
این زلف سیاه در خم و تاب
یا فتنه آخر الزمانست
مژگان دمیده است یا تیر
[...]
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹
رویت همه آتشست و آبست
مویت همه حلقه است و تابست
فصل گل و وقت صبح برخیز
ای چشم دلم چه وقت خوابست
بگشای ز هم هلال ابروی
[...]
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷
کونین ظهور دلبر ماست
کس نیست بیار یار تنهاست
گویند که روی اوست پنهان
ای بی خبران کور پیداست
زیباست جمال یار زان روی
[...]
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۱
دردیست ز عشق او به جانم
پیداست ز جسم ناتوانم
این سوز ز جان رسید بر پوست
از پوست به مغز استخوانم
از نام و نشان خود گذشتم
[...]
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیب بند من واردات القلبیه فی معرفه الالهیه
ای موسی طور قلب آگاه
لاتحزن اننی اناالله
ماراست طفیل ظل خورشید
بالاتر از آفتاب تا ماه
ملک و ملکوتمان مشابه
[...]