گنجور

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۲ - بهاریه

 

بگریست ابر تیره به دشت اندر

وزکوه خاست خندهٔ کبک نر

خورشید زرد، چون کله دارا

ابر سیه‌، چو رایت اسکندر

بر فرق یاسمین کله خاقان

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۵۳ - انقراض قاجاریه

 

بدرود گفت دولت قاجاری

مرگ اندر آمد از پس بیماری

فرجام زشت خویش پدید آورد

کندی و کاهلی و سبکساری

وآمد به جای کاهلی و کندی

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰

 

تا شد سرم ز آتش سودا گرم

همواره باشدم دم گویا گرم

تفتیده‌تر ز کورهٔ حدادیم

باشد ز آه سرد، دم ما گرم

آنسر، که شور عشق و جنون دارد

[...]

صابر همدانی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱

 

ای دل عبث مخور غم دنیا را

فکرت مکن نیامده فردا را

کنج قفس چو نیک بیندیشی

چون گلشن است مرغ شکیبا را

بشکاف خاک را و ببین آنگه

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵

 

ای کنده سیل فتنه ز بنیادت

وی داده باد حادثه بر بادت

در دام روزگار چرا چونان

شد پایبند، خاطر آزادت

تنها نه خفتن است و تن آسانی

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰

 

دانی که را سزد صفت پاکی:

آنکو وجود پاک نیالاید

در تنگنای پست تن مسکین

جان بلند خویش نفرساید

دزدند خود پرستی و خودکامی

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵

 

ای بی خبر ز منزل و پیش آهنگ

دور از تو همرهان تو صد فرسنگ

در راه راست، کج چه روی چندین

رفتار راست کن، تو نه‌ای خرچنگ

رخسار خویش را نکنی روشن

[...]

پروین اعتصامی
 

رهی معیری » چند تغزل » ماه قدح‌نوش

 

هوشم ربوده ماه قدح‌نوشی

خورشیدروی زهره بناگوشی

زنجیر دل ز جعد سیه سازی

گلبرگ تر به مشک سیه پوشی

از غم به سان سوزن زرینم

[...]

رهی معیری
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode