هوشم ربوده ماه قدحنوشی
خورشیدروی زهره بناگوشی
زنجیر دل ز جعد سیه سازی
گلبرگ تر به مشک سیه پوشی
از غم به سان سوزن زرینم
در آرزوی سیم بر و دوشی
خون جگر به ساغر من کرده
ساغر ز دست مدعیان نوشی
بینم بلا ز نرگس بیماری
دارم فغان ز غنچه خاموشی
دردا که نیست ز آن بت نوشینلب
ما را نه بوسهای و نه آغوشی
بالای او به سرو سهی ماند
مژگان او بخت رهی ماند
ای مشکبو نسیم صبحگاهی
از من بگو بدان مه خرگاهی
آه و فغان من به فلک بر شد
سنگین دلت نیافته آگاهی
با آهنیندل تو چه داند کرد؟
آه شب و فغان سحرگاهی
ای همنشین بیهودهگو تا چند
جان مرا به خیره همیکاهی؟
راحت ز جان خسته چه میجویی؟
طاقت ز مرغ بسته چه میخواهی؟
بینی گر آن دو برگ شقایق را
دانی بلای خاطر عاشق را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات عمیق و دردناک خود میپردازد. او از عشق ناکام و حسرتهایش میگوید و با استفاده از تصاویری مانند ماه، خورشید و گل، زیبایی و آرزوهایش را به تصویر میکشد. دلش از غم و جدایی میتپد و او در آرزوی بوسه و آغوش محبوبش است. شاعر به غم و رنج ناشی از عشق مینزند و از مواجهه با دردهایش سخن میگوید. او همچنین به طبیعت اشاره میکند و از نسیم صبحگاهی که یادآور محبوبش است، یاد میکند. در نهایت، او به پرسش از حال خود میپردازد و از عدم درک دیگران از درد و رنجش گلایه میکند.
هوش مصنوعی: هوش و ذکایتم را با زیباییهای آن دختر، که مانند ماه در حال نوشیدن جامی است، ربوده است. صورت او همچون خورشید میدرخشد و گوشهایش به زیبایی زهره میماند.
هوش مصنوعی: دل را به زنجیر عشق میبندد، با زیبایی موهای سیاه و گلی که تازه و معطر است، همچون مشک سیاه که زیبایی خاصی دارد.
هوش مصنوعی: از درد و غم به مانند یک سوزن طلا، در انتظار زیبایی و نیکی مثل نقرهای بر دوشم هستم.
هوش مصنوعی: دلبسوزان و درد دلهایم را درون جامی ریختهام و از دست مدعیان، جرعهای نوشیدهام.
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی نرگس دردم را احساس میکنم و از غنچهای که در سکوت است، نالهای سر میزنم.
هوش مصنوعی: متأسفانه، از آن معشوق خوشچهره ما نه بوسهای دریافت میکنیم و نه چهرهای را در آغوش میفشاریم.
هوش مصنوعی: چشمهای او مانند شاخههای بلند درختان سرو زیباست و خوشبختی در وجود او پایدار و ماندگار است.
هوش مصنوعی: ای نسیم خوشبو صبحگاهی، با من صحبت کن و از آن معشوقهی زیبا بگو که مانند ماه میدرخشد.
هوش مصنوعی: ناله و فریاد من به آسمان رسید، اما دل سنگین تو هیچ آگاهی از آن ندارد.
هوش مصنوعی: دل سنگی و بیتفاوت تو چه چیزی را میفهمد؟ آه و ناله من در دل شب و صبح زود چه تأثیری بر تو دارد؟
هوش مصنوعی: ای رفیق بیفایده و حرفزن، تا کی میخواهی جان مرا با حرفهای بیمحتوا بیهوده تلف کنی؟
هوش مصنوعی: از جان خستهات چه آرامشی میطلبی؟ و از پرندهای که در قفس است، چه چیزی را انتظار داری؟
هوش مصنوعی: اگر آن دو برگ شقایق را ببینی، میفهمی که چه دردی در دل عاشق وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گیهان ما به خواجهٔ عدنانی
عدنست و کار ما همه بانداما
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.