گنجور

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۶

 

جامی که شاه تشنه‌لبان بود مست از او

هر کو چشید از آن ز غم خویش رست از او

عباس نامدار که کس دست از او نبرد

چون خورد از آن پیاله به خون شُست دست از او

افتاد نخل قامتش از پا نخورده آب

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۱۸ - ایضاً

 

نادم نئی ز دور خود ای آسمان هنوز

دشمن بگریه آمد و تو سرگران هنوز

شرمت نشد فرات که لب تشنه جان حسین

بسپرد در کنار تو و تو روان هنوز

غلطان بخون برادر با جان برابرم

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۲ - ایضا

 

چون کاروان دشت بلا ره به شام کرد

صبح امید اهل حرم رو به شام کرد

قوم یهود از پی تأئید کیش خویش

؟؟ را به ستن دست اهتمام کرد

چرخ دنی نگر که به کام سگان دون

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۵۱ - ایضاً در مدح حضرت اسد الله الغالب امیرالمؤمنین

 

از هوش جانگداز شد آب استخوان من

آن ققنسم کز آتش خود سوخت جان من

چون کرم قزکه دام وی آمد رضاب خویش

سحر نیان من شده عقد اللسان من

خم گشت پشت مردیم از کنجکاو دهر

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۵۴ - در مدح حضرت علی ابن موسی الرضا

 

پیچم بخود چو مار در این تنگنای تار

دردا که شد طلسم من این آتشین حصار

گیجی است در دلم ز غم و رنج مهر و ماه

زین بس عجب مدار که پیچم بخود چو مار

دستی بخوان دهر نیالوده چون مگس

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۶۱ - مدیحه من کلام آقامیرزا اسماعیل حجه الاسلام برادر نیرطاب ثراهما

 

ایمظهر صفات خداوند بیمثال

ایذات پاکت آئینه ذوالجلال

عکس است از جمال تو در جام آفتاب

وز عکس عکس بسته بمه در گه قبال

از فیض ایندو کوکب تابان بچاست جهان

[...]

نیر تبریزی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode