گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳۱

 

ای فرق تا به پای همه آرزوی دل

آب حیات رانده خیالت به جوی دل

دل بستمت به زلف ندانستم این قدر

کز وی چنین دراز شود گفتگوی دل

عمری به گرد کوی تو گشتم چوبیدلان

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷

 

ای جان نازنین من ای آرزوی دل

میل من است سوی تو میل تو سوی دل

بر آرزوی روی تو دل جان همی دهد

وا حسرتا! اگر ندهی آرزوی دل

چون غنچه بسته‌ام سر دل را به صد گره

[...]

سلمان ساوجی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۴

 

زان شب که یار کرد نگاهی به سوی دل

دیگر به سوی خویش ندیدیم روی دل

صاحبدلی بود که نصیبی به ما دهد

گویی به خاک ما نرسیدست بوی دل

آن را که رخ ز آیینه دوست تافتند

[...]

نظیری نیشابوری
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱

 

صد مُهر می نهم به لب گفت و گوی دل

تا گَرد غم به شِکوه نجنبد ز روی دل

دامن به سلسبیل نیالاید آن که او

در چشمه سار درد کند شست و شوی دل

بگداختیم مرهم و الماس ریختیم

[...]

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۶۳

 

تا چند گرد کعبه بگردم به بوی دل

تا کی به سینه زنم ز آرزوی دل

افتد ز طرف کعبه و بتخانه دربدر

سر گشته ای که راه نیابد به کوی دل

یوسف یکی و نکهت پیراهنش یکی است

[...]

صائب تبریزی
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۴

 

تا کی کنی به گریه، طلب آرزوی دل؟

ای دیده پیش خلق مریز آبروی دل

دل آرزوی خون جگر کرد بی لبت

چندان گریستم که نماند آرزوی دل

یا رب به دامنش ننشیند غبار غم

[...]

قدسی مشهدی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱۸

 

هرگز نبوده غیر توام آرزوی دل

یارب تهی مباد ازین می سبوی دل

جز غنچه ای که می شکفد از نسیم صبح

از کس ندیده ایم درین باغ روی دل

تا خنجر ترا لب زخم دل مکید

[...]

جویای تبریزی
 

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵

 

دل سوی مهر می کشد و مهر سوی دل

جایی که مهر نیست مکن جستجوی دل

دل گوشت‌پاره‌ای که بجنبد به سینه نیست

منگر چنین ز چشم حقارت به سوی دل

بحث بهشت و دوزخ و آشوب کفر و دین

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode