گنجور

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۳

 

تو نازنین جوانی و من پیر ناتوان

بر حال پیر مرحمتی می کن ای جوان

بر دامنت چه عار نشیند گر اوفتد

برخاک خشک سایه ات ای تازه ارغوان

کس جز تو شهریار نشاید اگر بفرض

[...]

جامی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » ترکیبات » ترکیب بند در مدح رستم بیگ بن مقصود بیگ آق قوینلو

 

ادراک محض جان خرد شاه نوجوان

رستم بهادر آن گهر تاج خسروان

بابافغانی
 

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵

 

تو میر کاروانی و ماخسته رهروان

غافل زرهروران مشو ای میر کاروان

در محفلی که چهره فروزی به گرد تو

چون هاله گرد ماه نشینند نیکوان

طبیب اصفهانی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۹

 

تو خسروی و، من سگت ای شاه خسروان

هر جا روی تو، آیمت از پی دوان دوان

شب تار و، راهزن بکمین، راه پرخطر؛

غافل ز کاروان مشو، ای میر کاروان

افراسیاب عقل، گریزد بغار عجز؛

[...]

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - در مرثیهٔ برادر خود میگوید

 

کو قاصدی که گوید ازین پیر ناتوان

در خلدش این پیام، که : ای نازنین جوان!

آذر بیگدلی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » سایر اشعار » شمارهٔ ۳ - درد بی دوا

 

چشم طمع بپوش تو ایدل از این جهان

پیمانه پر کنیم چه از پیر و از جوان

روزی به عزم سیر به صحرا شدم روان

صیاد می دوید و اجل از پیش دوان

حاجب شیرازی
 
 
sunny dark_mode