صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۸
هرگز نمی شود سگ دیوانه پاسبان
نفسی که سرکش است بفرمان کجا شود
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۸
صیقل ز جوهر آینه را پاک می کند
مژگان حجاب دیده حیران کجا شود
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۸
بال وپر تلاطم بحرست بادبان
دامن حریف دیده گریان کجا شود
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۸
موری که حکم اوست به روی زمین روان
قانع به روی دست سلیمان کجا شود
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۶۷
چون سایه در قفای تو افتاد بوی گل
در گلشنی که بلبل ما ناله سر کند
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۷
شکر خدا که فیض به آن نکتهها رسید
روزی کند خدا که به آن کارگر شود
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۹
وصل امام فیض میسر نمیشود
شاهان کم التفات به حال گدا کنند
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۰
گفتم روم به خواب و ببینم جمال دوست
از آه و ناله فیض امانم نمیدهد
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴
چون کیمیای مهر تو با فیض همره است
روزی امید هست که این خاک زر شود
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۷
شکر خدا که فیض به آن نکتهها رسید
روزی کند خدا که به آن کارگر شود
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۹
وصل امام فیض میسر نمیشود
شاهان کم التفات به حال گدا کنند
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۰
گفتم روم به خواب و ببینم جمال دوست
از آه و ناله فیض امانم نمیدهد
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴
چون کیمیای مهر تو با فیض همره است
روزی امید هست که این خاک زر شود
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۳
نه غارت خزان و نه غوغای زاغ دید
آسوده بلبلی که گرفتار دام بود
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - رجاء و امیدواری به خدا
نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
قائم مقام فراهانی » منشآت » رسالهها » رساله عروضیه
هر کوز شعر تازی دارد بسی بیاد
او را درین صناعت خوانیم اوستاد
زیرا که فارسی کم و تازی فزون بود
وان کوز هر دو ماند استاد چون بود
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۸
نقاش صنع کاین همه نقش و نگار کرد
نقش تو را زجمله نقوش اختیار کرد
گردی زخاکپای تو برخاست از نخست
ایزد بنای نه فلک از آن غبار کرد
هر کس بآستان تو ناکام جان سپرد
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۰۶ - یحیی لاهیجانی
مجنون چو خویش را همه لیلی خیال کرد
از غیرت همین به کسی آشنا نشد