گنجور

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - در مرثیهٔ برادر خود میگوید

 

دلجویی تو، زاده ی خیر النسا کند

خون خواهی تو، بضعه ی شیر خدا کند

آذر بیگدلی
 

ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۱۱

 

دانی که یار حاجت ما کی روا کند

چون تیغ را به گردن ما آشنا کند

دی داد پیر میکده فتوی که لازم است

بی عشق هرکه کرده نمازی قضا کند

ای پیک کوی یار به صیاد ما بگوی

[...]

ملا احمد نراقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۹۸

 

ناکس نه درک خشم خدا از رضا کند

کی ترک اعتراض به امر قضا کند

پرواز چون تواند ازین دام مرغ دل

الا ز خوف بالی و بالی جدا کند

وجه حسینیش آنکه نه وجهه است در اصول

[...]

صفایی جندقی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۸۲

 

این خودسری که زلف تو ای دلربا کند

با روزگار غم‌زدگان تا چه‌ها کند

زلف از کنار چاه زنخدان مگیر باز

بگذار دستگیری افتاده‌ها کند

گشتم اسیر غمزۀ طفلی که صید دل

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲ - در مراثی مولی الکونین حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام فرماید

 

چون تیر عشق جا بکمان بلا کند

اول نشست بر دل اهل ولا کند

در حیرتند خیره سران از چه عشق دوست

احباب را به تند بلا مبتلا کند

بیگانه را تحمل بار نیاز نیست

[...]

نیر تبریزی
 
 
۱
۲