×
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷
آنم که زین بر اسب تمنا نهادهام
تا لاجرم، چو باد سوار و پیادهام
افتادهام چو مشک بر آتش به جرم آنک
در بر هزار نافه خاطر گشادهام
لرزندهام ز جنبش هر باد و بر حقم
[...]

کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۳۸ - وله ایضا
صدرا اگرچه تو ز من آزاد و فارغی
داری خبر که بندهام و بندهزادهام
افتاده برگرفتن، از اقسام سروریست
برگیر پس مرا که بدین سان فتادهام
یکباره در مبند درِ لطف و مردمی
[...]

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۹۹
رحمی که بر در تو غریب اوفتادهام
در خون دل ز دست تو چون جام بادهام
دی باد صبح بوی تو آورد سوی من
امروز دل به سوی تو بر باد دادهام
از بهر نیمبوسه که بر پای تو دهم
[...]

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۴
من صید زخمخورده از پا فتادهام
رحمی، که بر سپردن جان، دل نهادهام
اظهار دوستی زبانی کند چو خصم
باور کنم محبتش، از بس که سادهام
از یمن عشق، دیدن رویم مبارک است
[...]
