گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۷

 

ای از نظارهٔ تو خجل آفتاب صبح

لعلت به خندهٔ نمکین برده آب صبح

تابان ز جیب پیرهنت سینهٔ چو سیم

چون روشنی روز سفید از نقاب صبح

ما را چو شمع با تو نشانند روبرو

[...]

۷ بیت
بابافغانی
 

صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹۳

 

زان پیشتر که تیغ کشد آفتاب صبح

رطلی به گردش آر گرانتر ز خواب صبح

فرصت غنیمت است، به دست دعا بشوی

داغ سیه گلیمی خود را به آب صبح

سر عشر این کلام مبین است آفتاب

[...]

۹ بیت
صائب
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۰

 

یک لحظه سر برآر مه من ز خواب صبح

لعل لبی به خنده گشا در جواب صبح

سر بر ندارد از سر بالین دگر ز شوق

یک شب چو آفتاب گر ایی به خواب صبح

چون تیغ نازِ جلوه دهی در کف نگاه

[...]

۵ بیت
فیاض لاهیجی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹۶

 

انجم چو تکمه ریخت ز بند نقاب صبح

چندین ‌خمار رنگ شکست از شراب صبح

از زخم ما و لمعهٔ تیغ تو دیدنی‌ست

خمیازه ‌کاری لب مخمور و آب صبح

غیر، ازخیال تیغ تو گردن به جیب دوخت

[...]

۱۲ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹۷

 

بی‌پرده است جلوه ز طرف نقاب صبح

تاکی روی چو دیده‌ای انجم به خواب صبح

اهل صفا ز زخم‌ گل فیض چیده‌اند

بیرون چاک سینه مدان فتح باب صبح

پیری رسید مغفرت آماده شو که نیست

[...]

۱۲ بیت
بیدل دهلوی
 

صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰

 

ز آن پیشتر، که چرخ گشاید کتاب صبح

برخیز و باش منتظر فتح باب صبح

تا چون نسیم خرم و مشگین نفس شوی

زنهار پای سعی مکش از جناب صبح

در بامداد دیده ی مرغی بخواب نیست

[...]

۱۱ بیت
صابر همدانی