گنجور

امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶

 

رای مرا چو شیفته روی خویش کرد

روی دلم ز روی کرم سوی خویش کرد

چندین هزار بار مرا مست هر دو کون

زلفش ببوئی از سر هر موی خویش کرد

گاهم کمند لطف ز گیسوی وصل ساخت

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷

 

مقصود ترک اول سالک نجات بود

گنج نجات زیر طلسم ثبات بود

چون قوت ثبات و حیات و نجات یافت

بازش بذروه ی درجات التفات بود

حاصل شدش ز سلوت خلوت خلوص قلب

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷

 

تا کی زنی ز مشک سیه بر زره گره

تا چند ماهرا کشی اندر خم زره

ماهی، باختیار، چو ماهی زره مپوش

روباز کن ز حلقه مشکین زره گره

گردم زند ز زلف تو اندر بر بتان

[...]

امامی هروی
 
 
sunny dark_mode