گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۰

 

خوی که تو را ز تاب می ریخته از جبین فرو

موج بلاست آمده بر سر عقل و دین فرو

عارض توست در عرق یا ز لطافت هوا

قطره شبنم آمده بر رخ یاسمین فرو

سبزه خط عنبرین گرد لبت برآمده

[...]

جامی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۹

 

آمده ای بمنزلم، ای مه نازنین، فرو

ماه مگر ز آسمان آمده بر زمین فرو؟

نیست عرق ز تاب می، وقت صبوح بر رخت

ریخته شبنم سحر، بر گل آتشین فرو

چند بخشم بگذری، توسن ناز زیر ران

[...]

هلالی جغتایی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۷

 

چون به رخ عرق فشان میکشی آستین فرو

آب حیات میرود پیش تو در زمین فرو

بی‌خبر آمدی فرو در دل بینوای من

شاه به خانهٔ گدا نامده این چنین فرو

در ره آن سهی قدم پای به گل شده فرو

[...]

محتشم کاشانی
 

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۰۵

 

طرف نقاب اگر کشی، از رخ نازنین فرو

دل ز تپیدن آورد، خانهٔ عقل و دین فرو

پت ز سرمه چشم تو، طرح فرنگ تازهای

یا شده این غزال را، پای به مشک چین فرو؟

هشته سمن عذار من، طرّهٔ یاسمین فرو

[...]

حزین لاهیجی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۹

 

ای که بخون من شدت، ساعد نازنین فرو

دست فشان، که ریزدت خونم از آستین فرو

برده لبت ز شهد و مل، تلخی کام جزو و کل:

تا ز تبسمت بگل میچکد انگبین فرو

شکر خط سیاه را، منع مکن نگاه را؛

[...]

آذر بیگدلی
 
 
sunny dark_mode