گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰۰

 

آنچ گل سرخ قبا می‌کند

دانم من کان ز کجا می‌کند

بید پیاده که کشیدست صف

آنچ گذشتست قضا می‌کند

سوسن با تیغ و سمن با سپر

[...]

مولانا
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۲۱ - دیدار نمودن دلدار از دور به عاشق مهجور

 

این همه آن عشق بلا می کند

آه چه گویم که چها می کند

صوفی محمد هروی
 

وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۸ - حکایت

 

آهو اگر میل گیا می‌کند

در بدنش مشک ختا می‌کند

وحشی بافقی
 

سعیدا » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱

 

آنچه جلال تو فنا می کند

باز جمال تو بقا می کند

سعیدا
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۱۱ - حکایت شخص مسافر

 

جای چه در دار بنا می‌کند

ترک ره دین هدا می‌کند

صامت بروجردی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲

 

یار به من باز جفا می‌کند

ترک مدارا و وفا می‌کند

می‌زندم گرچه به تیر نگه

رحمت و بی‌رحمی نما می‌کند

می‌کشدم هر نفسی چند بار

[...]

طغرل احراری