صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۷۹۴
بیخبری ز پای خم، برد به سیر عالمم
ورنه به اختیار کس، ترک وطن نمیکند
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵۰
شانه زند چو کلک من طره مشکفام را
سرمه خامشی دهد طوطی خوش کلام را
فاخته کو، که بوسه بر کنج دهان من زند؟
سرو پیاده گفته ام شیشه سبز فام را
مرغ چمن رمیده ام زخمی خار آشیان
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵۱
ای ز تو شور در جگر کلک شکر نوای را
رشته آه در گره فکر گرهگشای را
سرو ریاض مغفرت آه ندامت است و بس
تا به که مرحمت کند عشق تو این لوای را
تا نکند سعادتش مست غرور، قسمتت
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۳۲
از نمک تبسمت رنگ شراب می پرد
در هوس نظاره ات چشم حباب می پرد
چون به کرشمه واکنی نرگس پر خمار ما
از مژه غزال چین سرمه خواب می پرد
چون پر وبال واکند چنگل شاهباز تو
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۳۳
جان غریب ازین جهان میل وطن نمیکند
شد چو عقیق نامجو یاد یمن نمیکند
عشق مگر به جذبهای از خودیم برآورد
چاره یوسف مرا دلو و رسن نمیکند
بیخبری ز پای خم برد به سیر عالمم
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۳۴
شوخی حسن کی نهان زیر نقاب میشود
خنده برق را کجا ابر حجاب میشود
شوری بخت اگر چنین بینمکی ز حد برد
گرد نمک به دیدهام پرده خواب میشود
سوخته محبتم غیرت عشق میکشم
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۴۴
روز چگونه شب شود، زلف گشا که همچنین
صبح سفید چون شود، خنده نما که همچنین
سیل چسان روان شود، جلوه نما که همچنین
فتنه بلند چون شود، خیز ز جا که همچنین
هر که در بهشت را گوید وا شود چسان
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۱۷
نغمه شیرین در مذاقم بی شراب تلخ نیست
زاهد خشکی است ساز آنجا که آب تلخ نیست
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۷۶
خشکی زهد از دماغم ابرهای تر نبرد
صندلی شد آبها و توبه در سر نبرد