گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۴

 

منت خضر بر سرم نیست، چو شمع انجمن

آب حیات می دهد، آتش سوختن مرا

جوهرچوب دار را ساخته ام طلسم خود

تا نبرد به هر طرف، کشمکش رسن مرا

نازکی شمیم گل، طرح درشتی افکند

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۹

 

مرد خدا نمی شود، گرچه زن از کنار خود

بر در مسجد افکند، طفل حرام زاده را

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۹۰

 

ناله برآید از ورق، گریه کنان رود قلم

کاتب اگر رقم کند، حال من خراب را

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۰۰

 

رویت ز عرق همچو گل تازه در آب است

از تازگی پیکرت آوازه در آب است

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۴۵

 

دل به امید عشق او، تن به هوس نمی دهد

هر که به شعله یار شد، باج به خس نمی دهد

بسته نقاب شرم او، بوسه کجا و من کجا

در نگشوده، باغبان میوه به کس نمی دهد

آهن و شیشه را نبود اینهمه بهره از صفا

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۶۲

 

بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود

ترسم اگر ببینمش، دردسر دگر شود

اشک جهان نورد من، یاد نکرد دیده را

یاد پدر نمی کند، طفل چو دربدر شود

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۸۱

 

در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک

کی شود چشم ترم چون دیده گرداب خشک

ریخت از بس آبرو در پیش گلبرگ لبت

شد گل شاداب ساغر، چون گل مهتاب خشک

مشت خونی داشتم وز دوری آن گلعذار

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۸۸

 

بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما

بس که به کنج آشیان، غنچه شد از برای گل

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۳۳

 

جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کنم

چون به دل تو جا کنم، باش ببین چها کنم

تو می صاف و من سبو، بی تو مرا نه رنگ و بو

از تو شوم چو کامجو، ره به نشاط واکنم

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۱۳

 

قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین

پنجه لاله دیده ای، دست نگار من ببین

همچو گل از فراق او، تاخته بر سرم خزان

بوی پیادگی شنو، رنگ سوار من ببین

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۴۸

 

شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله ده

زود نمی روم ز خود، باده دیرساله ده

زمزمه ریزساز را، قلقل شیشه بشنوان

دردکش خمار را، نغمه به جای ناله ده

از من بینوا مکن ننگ و ز دودمان رز

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۴۷

 

گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غمی

ور بخوابم، می گذارم سر به زانوی غمی

ما اسیران محبت غم پرست افتاده ایم

قبله ما نیست غیر از طاق ابروی غمی

طغرای مشهدی
 
 
sunny dark_mode