گنجور

 
طغرای مشهدی

دل به امید عشق او، تن به هوس نمی دهد

هر که به شعله یار شد، باج به خس نمی دهد

بسته نقاب شرم او، بوسه کجا و من کجا

در نگشوده، باغبان میوه به کس نمی دهد

آهن و شیشه را نبود اینهمه بهره از صفا

عکس جمال کیست این، کآینه پس نمی دهد؟