×
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۷
دلم از غصّه رنجورست امشب
زتن آسایشم دورست امشب
بخواهد آهم از گردون گذشتن
کمان ناله پرزورست امشب
به چشم ماه میل سُرمة آه
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۳
کار دلم در شکنج زلف تو تنگ است
همچو مسلمان که در دیار فرنگ است
در ره عشقت ز طعنه باک ندارد
این دل چون شیشه آزمودة سنگ است
آن طرف کام نیست غیر ندامت
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۹
ای شده سر تا به پا چو گلبن پر گل
طرّة دستار کرده دستة کاکل
کار کمر تنگ کرده تاب کمربند
طرف کله برشکسته طرز تغافل
خنده برانگیخته ز لعل چو غنچه
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۵
دعوت عشق است اینکه بار نیابی
عزّت عشق اینکه اعتبار نیابی
تا به کف عشق، بیهراس چو منصور
سر ننهی، پای تختِ دار نیابی
لنگر کشتیِّ دل، شکستن کشتی است
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۳ - مدح وزیر میرزا طالبخان
آصف جم قدر میرزا طالبخان
آنکه ندیده خرد وزیر چنینی
پیش ازین کش سپهر در مدد ملک
بهر وزارت سپرده بود نگینی
چندی ازو بستدش که خلق بدانند
[...]